۲۰۲۴ ، سال زلزله سیاسی در آلمان در سایه صعود حزب افراطی
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۲۰۸۸۶
یک رسانه آلمانی در مطلبی با توجه به چشم انداز خوب موفقیت و صعود حزب افراطی آلمان در انتخاباتهای پیش رو خطر یک زلزله سیاسی در سال ۲۰۲۴ را بیخ گوش آلمان و دولت ائتلافی آن به رهبری اولاف شولتز دانست. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه "ویرتشافتز ووخه" آلمان در مطلبی نوشت: خطر یک زلزله سیاسی در سال 2024 آلمان را تهدید میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
"میشل فریدمن"، روزنامه نگار معروف آلمانی اخیراً در سخنانی گفته است: سال آینده سال حزب افراطی جایگزینی برای آلمان است. او با نگرانی به سال های آینده می نگرد. فریدمن می ترسد که اولین ایده ها در مورد ائتلاف با حزب راستگرا پس از آن از نظر اجتماعی در سطح فدرال قابل قبول شوند. او سال آینده را بخشی از یک توسعه احتمالی در این مسیر می داند.
اعداد نظرسنجی برای حزب افراطی آلمان که ماه ها بالا بوده است، به نظر پیش لرزه ای برای این زمین لرزه سیاسی است. انفجار بزرگ ممکن است در ماه سپتامبر اتفاق بیفتد اگر این حزب برای اولین بار از زمان تاسیس خود به عنوان برنده یک یا حتی چند انتخابات ایالتی در زاکسن، تورینگن و براندنبورگ ظاهر شود. بنابراین، سال انتخابات 2024 تحت تأثیر این سؤال قرار خواهد گرفت که آیا ظهور و صعود حزب افراطی جایگزینی برای آلمان ادامه خواهد یافت - یا اینکه آیا احزاب دیگر می توانند آن را متوقف کنند.
در ادامه این مطلب آمده است: هنوز خیلی چیزها ممکن است اتفاق بیفتد، وضعیت کلی سیاسی می تواند به سرعت تغییر کند و رقابت جدید از سمت چپ نیز می تواند رای دهندگان را از حزب افراطی دور کند. اما این حزب تحت نظارت دفتر سازمان اطلاعات داخلی در حال حاضر سرشار از اعتماد به نفس است. حزب افراطی با شعار "آماده برای بیشتر" وارد میدان شده تا این مسئله را روشن کند که می خواهد به زودی در دولت شرکت کند. سال آینده، "احزاب قدیمی معجزه آبی خود را در صندوق های رای تجربه خواهند کرد" این پیام کنفرانس حزب ایالتی افراطی در مکلنبورگ-پومرانی غربی در ماه نوامبر بود.
ائتلاف موسوم به چراغ راهنمایی در برلین، که تحت فشار است، در معرض خطر آزمون های بیشتری قرار دارد و اتحادیه احزاب متحد مسیحی هم باید در این باره تصمیم بگیرد که با کدام مسیر و نامزد صدراعظمی می خواهد با این تحولات مقابله کند و به سمت انتخابات فدرال 2025 حرکت کند. مثل همیشه، همه چیز به هر چیز دیگری مرتبط است. چندین تاریخ مهم وجود دارد که در مجموع، احتمالاً سالی پرتلاطم را از نظر سیاست داخلی برای آلمان رقم خواهند زد.
در ژانویه حزب صحرا واگن کنشت، رئیس سابق حزب چپ تاسیس خواهد شد.
به این ترتیب در آغاز سال نوی میلادی صحرا واگنکنشت، سیاستمدار چپگرای سابق، میخواهد با تأسیس یک حزب جدید، سیاست آلمان را متزلزل کند. این زن 54 ساله میخواهد با مخالفت شدید با سیاستهای اقتصادی، اقلیمی و تحول ائتلاف موسوم به چراغ راهنمایی و با سیاست محدودکننده مهاجرت، رأیدهندگان از حزب افراطی را جذب کند. وی می گوید ، کسانی که از روی عصبانیت به حزب افراطی رای می دهند، باید آدرس معتبری دریافت کنند. این حزب برای پر کردن خلاء سیاسی در کشور است.
دانشمندان علوم سیاسی بر این باورند که حزب واگنکنشت پتانسیل بالایی به ویژه در شرق دارد و این پرسش مطرح است که آیا می تواند از اوج گیری حزب افراطی جلوگیری کند؟
در ماه فوریه سال آینده هم یک سوال حقوقی مهم در مونستر وجود خواهد داشت که می تواند بر محبوبیت حزب افراطی جایگزینی برای آلمان نیز تأثیر بگذارد: دادگاه عالی اداری باید این مسئله روشن کند که آیا اداره فدرال حفاظت از قانون اساسی می تواند این حزب را به عنوان یک جناح راست مظنون طبقه بندی کند و نشان دهد که آیا واقعاً تلاش هایی برای تضعیف نظم اساسی آزاد-دمکراتیک کشور از طرف این حزب وجود دارد. دادگاه اداری کلن دریافته که شواهد واقعی کافی مبنی بر تلاش های ضد قانون اساسی این حزب وجود دارد.
در ماه ژوئن انتخابات اروپا و محلی برگزار می شود. نهم ژوئن، روز انتخابات اروپا، نشان خواهد داد که واقعاً حال و هوای آلمان چگونه است. اگر موافقت رأی دهندگان برای ائتلاف موسوم به چراغ راهنمایی رو به کاهش باشد، مناقشات ادامه دار در طول مسیر و اولویت های این دولت در معرض تهدید شعله ور شدن مجدد قرار خواهد گرفت.
9 ژوئن همچنین اولین دوره آزمایشی برای حزب جدید واگنکنشت خواهد بود و این پرسش مطرح است که آیا این حزب میتواند فوراً رأیدهندگان کافی برای حفظ پروژه را جلب کند، یا اینکه تنها چند ماه پس از تأسیس پروژه تمام میشود؟ این حزب امیدوار است که نتیجه دو رقمی کسب کند.
اما این فقط انتخابات اروپا نیست که قابل توجه خواهد بود. در همان روز و در برخی موارد حتی قبل از آن، شوراهای ناحیه، شوراهای شهرداری و شهرداران در هشت ایالت فدرال، از جمله هر پنج ایالت آلمان شرقی، انتخاب خواهند شد. حزب افراطی جایگزینی برای آلمان در تلاش است تا دفاتر دیگری را در شهرداریها برای خود تأمین کند، همانطور که اخیراً در برخی موارد اتفاق افتاده است.
در اول سپتامبر هم آلمان در معرض آزمون سیاسی دیگری قرار خواهد گرفت. پارلمان های ایالتی جدید در زاکسن و تورینگن انتخاب می شوند و در 22 سپتامبر نوبت براندنبورگ خواهد بود. در نظرسنجیها، حزب افراطی جایگزینی برای آلمان اخیراً به وضوح در هر سه ایالت پیشتاز بود و در برخی موارد بیش از 30 درصد آراء را کسب کرد. این اولین باری است که این حزب در انتخابات ایالتی پیروز می شود. اگرچه نظرسنجیها فقط یک عکس فوری هستند و نه پیشبینی نتیجه انتخابات اما این حزب با اعتماد به نفس پیش می رود.
این انتخابات ایالتی در شرق همچنین پتانسیل ایجاد شوک به خارج را دارد. اگر برای اولین بار پس از پایان جنگ جهانی دوم، یک حزب راستگرا به قویترین نیرو در بزرگترین اقتصاد اروپا تبدیل شود، واکنش بینالمللی احتمالاً قابل توجه خواهد بود.
اگر حزب افراطی در انتخابات ایالتی به هزینه احزاب چراغ راهنمایی پیروز شود، این سوال دوباره در برلین مطرح می شود که آیا این ائتلاف هنوز قابل دوام است ؟
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در 5 نوامبر 2024 هم یکی از مهم ترین رویدادهای سال آینده نه تنها از نظر سیاست خارجی خواهد بود. اگر دونالد ترامپ جمهوری خواه بار دیگر به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شود، این موضوع دوباره بر سیاست داخلی آلمان و مسئله حزب افراطی تأثیر می گذارد.
همچنین گمان می رود که حمایت ایالات متحده آمریکا از اوکراین در دوران ترامپ کاهش یابد و این امر به نفع ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه خواهد بود. اینکه آیا اروپاییها میتوانند و میخواهند در درازمدت بدون ایالات متحده برای مقابله با تلاشهای توسعهطلبانه پوتین از اوکراین حمایت کنند، جای سوال است. این شرایط به نفع حزب افراطی جایگزینی برای آلمان نیز خواهد بود، که از همان ابتدا از دور ماندن از جنگ و ادامه خرید نفت و گاز ارزان از روسیه حمایت کرده است.
در کنفرانس مطبوعاتی تابستانی در ماه ژوئیه، از صدراعظم آلمان در مورد قدرت حزب افراطی نیز سوال شد. پاسخ او این بود: "من بسیار مطمئن هستم که حزب افراطی در انتخابات فدرال بعدی تفاوت چندانی با انتخابات گذشته نخواهد داشت".
پایان دوران انرژی ارزان برای آلمانیهاتلاش صدر اعظم آلمان برای امیدآفرینی در بین شهروندان ناامید در سخنرانی سال نوانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: اخبار آلمان حزب افراطی جایگزینی برای آلمان انتخابات ایالتی چراغ راهنمایی سال آینده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۲۰۸۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!
منبع: جوان
انتهای پیام/